• وبلاگ : يــاران
  • يادداشت : تفاوت
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام ببخشيد كه مزاحم مي شم

    ديدم كه شما منو بلوك كردين در ليست دوستاتون

    مي تونم بدونم چه اشتباهي از من سر زد كه افتخار دوستي شما رو از دست دادم

    منتظرما

    جوابمو بدين ممنون ميشم

    التماس دعا و در پناه حق

    سلام!

    مي گند عاقبت جوينده يابنده بود ....

    پس بهتر به دنبال چيزهاي خوب باشيم ،‏ اونها كه بهترين رو انتخاب كردند، رفتند و ما هنوز در خم اين كوچه ايم !!

    موفق باشي و مظفر.

    + ... 
    اگه مخي باشه؟؟؟؟!!!!

    سلام

    نوشته ي پر باريه که نميتونم راجع بهش صحبت کنم يعني حرف زدن راجع به اين چيزا دل بزرگي ميخواد که من متاسفانه ندارم...

    همش تو همين جمله ي خودتون خلاصه ميشه...

    در ضمن براي يه زنداني تو زندان ، آزاد شدن بيشتر از زيارت حال ميده ، آخه ..... دنيا زندانشونه

    راستي اين مسافرخونه برامون زندونه يا ..... ؟؟؟؟

    هميشه تا...

    بسم الله

    سلام

    نه داداش نگرفتي چي شد .

    نگو شهادت براشون مهم بود که اون هايي که شهادت براشون مهم بود موندن .

    بخون چرا شهادت مي خواستن ! شهادت رو مي خواستن براي امامشون . شهادت رو مي خواستن براي زيارت ! مي رويم تا انتقام سيلي زهرا(س) بگيريم !وضو در فرات نماز در كربلا ! سربند يا زهرا (س) ! سربند يا عباس و شهيد بي دست ! آره دادا شهادت رو مي خواستند براي اينكه به امام (ره) عزيز دلشون زيرو رو كننده دلشون آسيب نرسه ! شهادت آرزشون بود براي زيارت امامشون ! البته نه فقط حرمش .

    يا امير المومنين حيدر كرار(ع)

    پاسخ

    خودت نگرفتي چي شد داداشمي خواستم بگم بعضي ها تو همين دروه و زمونه كه ادعاشون عجيب چشم خر رو كور كرده كه ما دلمون از بديهاي روزگار گرفته با يه زيارت دلشون باز مي شد اما اون زمان ( به سن شما قد نمي ده ) بودند كساني كه هيچ رقم دل گرفتشون باز نمي شد جز با پريدن و شهادت . اونها هم مي خواستند انتقام سيلي زهرا بگيرند ولي چون دلشون با هزار تا سيلي زدن به خود لعنتيش هم راضي نميشد ......يه خورده رو ديگه به مخت فشار بيار