**********************************************************************

قطره می گوید حسین

دریا می گوید حسین

من و تو می گوییم حسین

زینب هم می گوید حسین

آرزو میکنم که کاش هیچ وقت مسیرم  پل عابر  پیاده تقاطع کریمخان و خردمند نبود مشکل سر پل نیست  سر همون تقاطع کریمخان و خردمند داروخانه سیزده‌ آبانه .

پلی که هربار رد می شم دو سه نفر هستند که دفترچه بیمه یا نسخه  گرفتند دستشون و مدام بالا و پایین می پرند تا بلکه ...... بی خیال ولی

چه اسمهای قشنگی : خیابان کریمخان زند ، خردمند ، سیزدهم آبان

چه حرفهای قشنگی : نسخه تایید نمیشه ، تاریخش نمی خوره ، این قرص رو نداریم ، این شربت رو نداریم ولی مشابه خارجیش رو داریم خدا تومن

جالبه یه خورده اون طرفتر به سمت هفت تیر که میری یه بنر بزرگ شهرداری هست که جمله خیلی قشنگ نوشته :

                                موفقیتهای بزرگ هسته ای رو به مردم ایران تبریک گفتند .

واقعا موندم این موفقیت هسته ای برای مردم مهمتره یا برای مسئولین

مهمترین وظیفه

هر چی با خودم فکر کردم ببیشتر فهمیدم که

مهمترین وظیفه حفظ ارزشهاست بعد ارزش آفرینی

حالا این که ارزش چیه و چه جوری باید حفظش کرد رو ......

..... باید در موردش فکر کنم