تو شرکت که نمیشه به روز کرد ، بدبختی هر موقع صفحه سیاه وبلاگمون میاد بالا همه از مدیر عامل گرفته تا آبدارچی یه جور نیگاه می کنند که انگار  جرمی که صدام و هیتلر و چنگیز با هم نتونستند مرتکب بشند  تو داری مرتکب میشی ، شانسی آوردیم خدا کافی نتو از ما و اون دخترهای دم بختی (  که زشتم هستند اساسی ) نگرفت .

شد که بشه که صفحه سیاه وبلاگمون به روز بشه که بشه که بگیم که زندگی رو سیاه کرده برامون اون کسی که ازش خواستیم که سیاهی رو ول کنه ...

آره دیگه به هرکسی که دل بستیم  صافمون کرده

از هر کسی یه چیزی خواستیم  شخصیتمونو گذاشت زیر پاشو له کرده

انگاری حتما باید صاف و له بشیم ( حالا چه فرقی می کنه روی زمین با لباس معمولی صاف وله بشی یا زیر یه خروار خاک با کفن صاف و له بشی ) که بفهمیم هر چی هست تو دنیا مخصوصا اونی که بهش دل بستی و ازش چیزی خواستی از بین میره و فقط خدا می مونه ....

می خواستم روده درازی کنم ولی دوستان حوصله نذاشتند ولی بذار بگم که

......

برای چی بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای کی بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کسی هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

نهایت نهایتش اینه که هر موقع دلمون می گیره یه زیارت عاشورایی یا نه یه قم و جمکرانی یا نه دیگه فوقش یه پابوس آقامون علی ابن موسی الرضا میریم .

 مگه اون زمان زیارت عاشورا و قم و جمکران و مشهد نبود ؟؟؟ بود دیگه ...

نمی دونم پس چرا اونهایی که پریدند و رفتند با هیچ کدوم از اینها دلشون آروم نمی شد

فقط طالب شهادت بودند

نمی خوام روده درازی کنم

ولی تو خودت حدیث رو مفصل بخون که چی شد که اونها شهید شدند

در ضمن برای یه زندانی تو زندان ، آزاد شدن بیشتر از زیارت حال میده ، آخه ..... دنیا زندانشونه

راستی این مسافرخونه برامون زندونه یا ..... ؟؟؟؟

ولش کن بحث سنگین میشه ،  مخ تاب نمیاره

انما الحیوه عقیده و الجهاد

به راستی زنده کسی است که برای خود عقیده ای دارد و در راه عقیده خود جهاد می کند

از اون جمله هاست که باهاش حال می کنم

می دونی کجا شنیدم ؟ دم در بستنی فروشی بابا رحیم تو ستارخان داشتم شیر پسته می خوردم که از دو نفر که داشتند با هم دیگه صحبت می کردند و اتفاقا اونها هم داشتند شیر پسته می خوردند شنیدم ، دهنم تا نیم ساعت باز مونده بود ، کلی هم کف کرد و .... نمی دونی که .

می خوام بگم حتما لازم نیست آدم برای آدم شدن خود کشی کنه فقط کافیه خودش بخواد که آدم بشه اون موقع است کهوقتیداره شیر پسته می خورده هم می تونه با فکر کردن در مورد یه جمله ای که نا خواسته داره از یکی دیگه می شنوه کلی تفکر  کنه تا بتونه یه قدمی در راه آدم شدن بلند تر برداره

دیگه نمی خوام روده درازی کنم ولی

اول یاد بگیریم گوشهای شنوا چشمهای بینا و .... داشته باشیم به غیر از موقع گناه

دوم اینکه جهاد می تونه معانی متفاوتی داشته باشه ولی عقیده یه معنی بیشتر نداره

سوم در مورد جمله توضیحی نمی دم چون .... یه خورده هم خودت فکرکن دیگه

چهارم برای آدم شدن می تونی بیای باهم بریم شیر پسته  بخوریم