چند وقتی بود در مسجد محل ما وقت نماز جماعت بین نوجوانانی که می خواستند تکبیر بگویند جدال سختی بود ، مثلا از یک ساعت قبل می آمدند تا بتوانند آن شب مکبر مسجد باشند ، یا اینکه خودشونو می کشتند و تمرین و تست و ... که یه وقت وسط تکبیر ذکری رو اشتباهی نگویند بعضی از زرنگهاشونم میرفتند سراغ پارتی بازی و استفاده ابزاری از ریش سفیدهای مسجد که موفق هم می شدند
تا اینکه در این اواخر جدال بالا گرفت و بالا گرفت و بالا گرفت تا اینکه بالاخره تدبیری مناسب اندیشیده شد وتکبیر گفتن را نوبتی کردند و یه جدول درست کردند تا طی نوبت مکبرین مسجد تکبیر بگویند و دلشان شاد باشد
فکر و ایده خوبی بود و چقدر می شد که همانطور که برای مکبرین جدول تکبیر درست کردند برای متکبرین هم یک جدول ریاست درست می کردند تا این مشکل عظیم هم حل می شد مثلا هر روز یک نفر یا یک گروه ریاست را به عهده می گرفت . چون دعوای ریاست خیلی وقته بالا گرفته ولی خب خوبی ظاهریش اینه که مدعیان ریاست که جزء آدم بزرگها حساب میشوند مثل بچه ها دعوا نمی کنند اساس داره کارشون
|
مثل آوراه ها ، از همه جا رانده و از همه جا مانده ، عین بادکنکی که ترکیده و هرتیکه اش به یک طرف رفته ، مانند خوابهای وحشتناک که هر چقدر داد و فریاد میکنی هیچ کس ، حتی یک نفر ، حتی صمیمی ترین و بهترین رفیق ، حتی پدر و حتی مادر با آن همه عظمت بهشتی اش به داد فریادهای تو نمی رسند ، نمیشنوند
دستهایم می لرزد اضطراب و عصبانیت و درد تمام وجودم را گرفته ، مغز با تمام پیچیدگیهایش کم آورده عقل گیر کرده و در این میان دلم گرفته در برابر تمام شغالهای وحشی ، کسانی که فقط به فکر من شان هستند ، منِ خبیث و پست طینت و پس فطرتشان
گوسفندان چه ادعای دوستیشان می شود ، گرگند ، گله می برند
هر کس به طریقی دل ما می شکند *** بیگاه که نه دوست فقط می شکند
بیگانه پرستی و دوست گریزی **** کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
می گفت : دوسرباز امام زمان در یک محله انقلاب می کنند ، بعد گفت : درخیمه امام زمان جایی برایت نیست ، (( خدعتنی الدنیا بغرورها )) شده ای
بیچاره من ، بدبخت من ، گریزان از روزگار من ،،،،،
(( لیت الشعری این استقرت بک النوی )) نه لیاقتی نداریم
پس لا اقل کاش می مردم . . . اللهم عجل وفاتی سریعا بحق فاطمه الزهرا
بیش از را دیگر تابم نیست. . .
نفسهایم بریده سرابها امانی برایم نگذاشته اند ، تشنگی جانم را گرفته ، ساقی کجاست ؟؟؟ ساقی نه سقا ، سقا کجاست ؟؟؟؟
مزار شهدا ....
روضه حضرت عباس عمو عباس ...
نماز صحن جامع ....... نگاه صحن انقلاب ..... اشک صحن گوهرشاد ....
بی خیال
((یا رب ، یا رب ، یارب قوعلی خدمتک جوارحی ))
|
پارسال تقریبا همین وقتها ....
هموطن کالای ایرانی بخر *
اما امسال با کاهش شدید تعرفه ها از سوی دولت و از میان برداشتن تشریفات مربوط به واردات انواع کالاهای خارجی ، راه برای ورود کالای با کیفیت و ارزانتر از سال قبل کالاهای خارجی به بازار هموار شد و درنتیجه شوق مردم به خرید این کالاها سوق داده شد
و به زبانی ساده تر : هموطن کالای ایرانی نخر
پارسال تقریبا همین وقتها ....
با افزایش تسهیلات وام مسکن و افزایش مبلغ آن از 6 میلیون تومان به 18میلیون تومان سعی براین بود که با کاهش قیمت مسکن راه خرید مسکن برای جوانان هموار شود .*
اما امسال فهمیدند** که همین وامهای مسکن یکی از علل گرانی مسکن ( این کالای مهم در اقتصاد و جامعه ) می باشد . بنابراین از طرف بانک مرکزی قانونی تصویب شد تا فقط بانک مسکن آن هم طی قوانین خاص خود ( از جمله بهره بالا و این که مسکن در رهن بانک است ) متصدی پرداخت وام مسکن باشد .*
پارسال امسال ، پارسال امسال ، پارسال امسال ، پارسال امسال ، پارسال امسال ، . . . . . و هزار بار پارسال امسال *
کاش یک بار می فهمیدند** که مردم چقدر سختی دارند کاش . . .
و ما هم ابلهانه خاموشیم
* منبع : وجدانهای بیدار و آگاه
** این فهمیدن یعنی فکر می کنیدکه فهمیدند
|